خانه بومگردی تلارخانه بردبار، اولین بومگردی استان گیلان

خانه بومگردی تلارخانه بردبار، اولین بومگردی استان گیلانReviewed by منصور عبدلی on Aug 14Rating: 5.0خانه بومگردی تلارخانه بردبار، اولین بومگردی استان گیلانداستان سفر ما را به خانه بومگردی تلارخانه بردبار سرشار از تجربیات جالب، از آشنایی با صنایع دستی تا غذای گیلانی بود.

خانه بومگردی تلارخانه بردبار ، مقصد بعدی ما در سفر استان گیلان یا همان تی بلا می سر لَند بود. مسیر کاملا مشخص بود، رشت ، خمام و پانصد متر پیاده قدم زنان تا روستای مرزدشت و بعد از آن خانه ای با معماری متفاوت که از پشت پرچین ها خودنمایی می کرد. این خانه بومگردی نزدیک ترین اقامتگاه به دریا است که در منطقه ای مسطح با رطوبت نسبتا بالا قرار گرفته. مرزدشت هم روستایی به مانند سایر روستاهای منطقه با خیابان های باریک و پر پیچ و خم که اگر کمی سهل انگاری کنی با یکی از پرایدهای سری ایران 56 تصادف می کنی و یک حجله دیگر به حجله های سر خیابان ها اضافه می کنی و یک بنر با این متن که “بچه ها منصور رو حلال کنید”

اوضاع داخل خانه بومگردی تلارخانه بردبار با بیرون کاملا متفاوت هست. شما قرار است میهمان خانم لیلا بردبار باشید. خانمی که از یک طرف مانند بقیه خانم های مدیر خانه های بومگردی مادر یک خانواده است که یک تنه همه امور خانه را مدیریت می کند. از طرفی دیگر بیشتر از یک خانم خانه دار روستایی که به امور آشپزی و کشاورزی و غیره تسلط دارد، بیرون از خانه یک کارآفرین نمونه و همیشه در حال رایزنی با تعداد زیادی تولید کننده خانگی صنایع دستی و خریدار و غیره و غیره است. در هر صورت ترکیب این ویژگی ها باعث شده تا در فاصله زمانی 3 سال، از یک زمین بایر که متعلق به خانواده همسرش بوده، اولین و شاید بزرگترین خانه بومگردی استان را احداث و تعداد زیادی فرصت شغلی مستقیم یا غیر مستقیم ایجاد کند. اتفاقی بسیار نیکو و پسندیده.

تصویری قدیمی از خانواده آقای محمدی، همسر خانم بردبار
تصویری قدیمی از خانواده آقای محمدی، همسر خانم بردبار

تصویری که من قبل از ورود به خانه بومگردی تلارخانه بردبار داشتم با تصویر هنگام خروج تفاوت چندانی نداشت. خودم را برای یک خانه بومگردی با فروشگاهی پر از صنایع دستی آماده کرده بودم. به همین دلیل هم با خانم بردبار مستقیم رفتیم داخل فروشگاهی که تقریبا کل طبقه اول ساختمان را به خود اختصاص داده بود. انواع و صنایع دستی از حصیر و عروسک گرفته تا محصولات کشاورزی شهرهای دیگر استان مثل چای و برنج. ترکیب شرجی هوا با بوی حصیرهای تازه برش خورده شده و هوای خنکی که با پنکه سقفی به سمت ما می آمد بسیار دلنشین بود. البته دلنشین تر این بود که امکان این وجود داشت تا یکی از این بیست و اندی خانم خانه دار که زیر نظر خانم بردبار مشغول کار هستند را از نزدیک می دیدیم. گرچه خانم بردبار برای مهمان های کنجکاوی مثل من برنامه آموزش حصیر بافی هم اجرا می کند، ولی من ترجیح می دادم در خانه یک پیرزن گیلکی هنگام کار فضولی بکنم تا یک نمایش شیک و اتو شده را تماشا کنم.

تصویری از فروشگاه صنایع دستی خانه بومگردی تلارخانه بردبار
فروشگاه صنایع دستی خانه بومگردی تلارخانه بردبار

علاوه بر فروش و عرضه صنایع دستی که اصلی ترین محور خانه بومگردی تلارخانه بردبار است، معماری زیبا و در عین حال سنتی این ساختمان به خوبی در ذهن همه مهمان ها باقی می ماند. سقف شیروانی با شیب نسبتا تند که نشان از باران های شدید در منطقه دارد و نمونه های شبیه به آن را می توان در موزه میراث روستایی گیلان دید. با این سرنخ نیازی به توضیح بیشتر نمی بینم و فکر کنم به اندازه کافی برای اقامت در این خانه جذابیت ایجاد کردم.

این خانه بزرگ در ابتدا برای من بسیار دلهره آور بود. از این بابت که به احتمال قوی شامل تعداد زیاد اتاق است و هر اتاق ظرفیت تعداد زیادی گردشگر را دارد که در نهایت به سادگی زمینه حضور ۲ دستگاه اتوبوس چهل نفره متخصص در برگزاری تورهای شاد را فراهم میکند. آنچنان که میتوانند یک تنه آرامش این خانه را در یک بعد از ظهر آخرهفته دل انگیز بهاری به هم ریخته و نوای دانشین حامد همایون را جایگزین صدای شیهه اسب اصطبل پشتی یا جیک جیک گنجشک های روی درخت بکنند.

البته من همیشه از خانه های بومگردی بزرگ می ترسیدم. خانه ای که توسط یک خانواده روستایی و با بودجه محدود (شاید همه سرمایه خانواده) احداث شده و بزرگترین دغدغه این خانواده بازگشت سرمایه آنها باشد. در این بین اولین و در ظاهر بهترین راه حل بهره برداری از بالاترین میزان ظرفیت خانه و پذیرایی از بیشترین تعداد مهمان ممکن خواهد بود. در نتیجه این تصمیم، اتفاقاتی مانند تخریب محیط پیرامون، نارضایتی همسایه ها و از همه مهم تر خاطره نه چندان خوش برای مهمان ها رخ خواهد داد. شاید هم خیلی زود تعداد زیادی از خانه های بومگردی به این معضل دچار بشوند و اوج فاجعه هم این خواهد بود که دولت محترم نمیتواند رشد بی رویه خانه های بومگردی را به عنوان شاخص موفعیت عملکرد خود اعلام کند.

نمایی زیبا از خانه بومگردی تلارخانه بزدبار
نمایی زیبا از خانه بومگردی تلارخانه بزدبار

خوشبختانه خانه بومگردی تلارخانه بردبار با این وسعت فقط و فقط 4 اتاق و با ظرفیت 15 نفر دارد و چنین احتمالاتی برای این خانه بسیار دور از ذهن است. گرچه خانم بردبار چند مرتبه ای بیش از 40 نفر را در این خانه بومگردی اقامت داده است. در شرایطی که بیش از نیمی از مهمان ها در هوای خنک بهاری در تلار (همان ایوان) با صفای خانه و احتمالا زیر پشه بند شب را به صبح رسانده اند.

یکی از جذاب ترین قسمت های  خانه بومگردی تلارخانه بردبار نامگذاری اتاق های آن است. بر روی هرکدام از اتاق های این خانه نام یک پرنده محلی گذاشته شده. اسم اتاق های طبقه بالا حاجی حاجی و خوبوسه و یک اتاق پایین هم به نام چی چی نی است که با تابلوهای چوبی روی در اتاق ها نصب شده. حالا این که این پرنده ها دقیقا چی هستند را هم امکان گوگل کردن وجود دارد و هم اینکه وقتی رسیدید به خانه بومگردی از خود خانم بردبار بپرسید. مطمئن باشید که با حوصله و علاقه توضیحات کامل را خواهد داد.

اتاق های طبقه بالا بهترین قسمت خانه بومگردی تلارخانه بردبار هستند. 2 اتاق نه چندان بزرگ ولی با تلار بسیار خوش منظره در اختیار شما. نکته جالب اینکه در زمان اقامت در این اتاق ها هیچ کدام از مهمان های طبقات پایین به ایوان طبقه بالا نمی آیند و فضا تقریبا به طور اختصاصی در اختیار شما خواهد بود. داخل هر کدام هم سرویس بهداشتی و یک آشپزخانه بسیار کوچک و کاربردی وجود دارد. این آشپزخانه از قسمت هایی بود که من به شخصه اصلا حس خوبی به وجودش نداشتم. از نظر من اصلی ترین کاربرد این فضا، ترغیب مهمان ها به پختن غذای خود در اتاق هست. یعنی مهمان هایی به قلب استان گیلان و یک قدمی غذاهای خوشمزه آن برسند و ترجیح بدهند غذایی به مانند غذای شهر خود را بخورند و از تجربه غذای گیلانی محروم بشوند.

تصویری از نمای داخلی اتاق های خانه بومگردی تلارخانه بردبار
نمای داخلی اتاق های خانه بومگردی تلارخانه بردبار

این دو اتاق مجهز به سیستم سرمایش کولر گازی هستند. از آنجایی که یکی از اهداف خانه های بومگردی آشنایی مهمان ها با فرهنگ و سبک زندگی مردم محلی است، بسیار بعید است که مهمان ها بتوانند حس زنان گیلانی را تجسم کنند که در گرمای تابستان از مزرعه یا به قول خودشان بیجار برمیگشتند با نسیم خنکی که از سمت کوهستان می وزید به استراحت می پرداختند. این سیستم سرمایش به قدری اتاق شما را خنک می کند که به ذهن شما اجازه چنین خیالپردازی هایی را نمی دهد. همچنین اصلا متوجه نخواهند شد که این سبک از معماری چه معجزه ای در مقابل بارش باران زمستانی و گرمای طاقت فرسای تابستانی خواهد کرد.

آخرین و پرهیجان ترین اتاق خانه بومگردی تلارخانه بردبار ، اتاقی هست در گوشه ای از حیاط و برای مادربزرگ خانه ساخته شده است. در واقع در این خانه هیچ مادربزرگی وجود ندارد، ولی وقتی پا به داخل این اتاق می گذارید احساس می کنید که همه چیز مطابق با استانداردهای یک مادربزرگ مهربان ساخته و طراحی شده است. اتاقی که با بخاری نفتی گرم و با باز گذاشتن پنجره ها خنک می شود. یک طاقچه کوچک که محل نگهداری آینه و شمعدان است، پرده های گل گلی پشت پنجره و 2تا نمد کف اتاق، همه و همه تزئنات این دلنیشن ترین اتاق خانه است. البته اتاقی که چون کنار شالی زار قرار گرفته و کرسی چینی زیادی هم نداره شاید با رطوبت زیاد باعث درد استخوان مادربزرگ خانه ما بشود.

تصویری از زیباترین اتاق در خانه بومگردی تلارخانه بردبار
زیباترین اتاق در خانه بومگردی تلارخانه بردبار

کمی داخل حیاط بزرگ خانه بومگردی تلارخانه بردبار قدم میزنیم. تجربیات جالبی منتظر ما هستند. اگر بخواهم از انتها شروع کنم ابتدا اصطبل کوچکی خودنمایی می کند که محل زندگی اسب تنها و بازیگوش خانواده است. بازیگوش از این بابت که حتما هر روز یک نفر از اعضای خانواده (که بیشتر آقای محمدی، همسر خانم بردبار قبول زحمت می کند) باید این اسب چموش را برای گشت و گذار به بیرون از خانه ببرد. وگرنه صدای شیهه و کوبیدن سم به زمین خیلی زود دل شما را به رحم می آورد. اینچنین است که در صورت تمایل تقریبا هر روز امکان هم مسیر شدن و گشت و گذار با اسب در روستا برای شما به وجود خواهد آمد.

بخش های دیگر حیاط این خانه خیلی ساده و در عین حال دل نشین است. کنار اصطبل قطعه زمینی فنس کشیده شده که محدوده سلطنت خروس این خانه و تعداد ریز و درشتی مرغ و جوجه را مشخص کرده است. کافی است به اعتماد به نفس خروس داستان ما دقت بکنید تا بفهمید که عبور از این فنس و ورود به این محدوده، در نوع خود چه اقدام شجاعانه ایی به نظر می رسد.

آن سوی حیاط خانه بومگردی تلارخانه بردبار، زمین کوچکی است که به شالیکاری اختصاص داده شده. تقریبا در این منطقه و تا چند کیلومتر فاصله، کسی به کاشت برنج مشغول نیست. ولی از آنجایی که گیلان در ذهن اکثر گردشگران با برنج و شالیکاری گره خورده است، مراحل کشت برنج به صورت نمادین و در فصول مختلف سال در این زمین به مهمان ها نشان داده می شود. برای این خدمات باارزش و تامین آب این شالیزار کوچک هم یک چاه عمیق حفر شده تا به طور اختصاصی آب یکی از پرمصرف ترین محصولات کشاورزی در یکی از خشک ترین کشورهای دنیا را تامین بکند.

تصویری از شالیزار کوچک در گوشه ای از حیاط خانه بومگردی تلارخانه بردبار
شالیزار کوچک در گوشه ای از حیاط خانه بومگردی تلارخانه بردبار

در مجموع اقامت در این خانه میتواند برای ما ترکیبی از اتفاقات متفاوت باشد. زنان خانه داری که با حصیربافی یک تنه چرخ اقتصاد خانواده خود را می گردانند، معماری سنتی و منحصر به فرد، اتفاق های داخل حیاط این خانه و در نهایت خانم لیلا بردبار که سال ها در این منطقه مشغول کارآفرینی است، می توانند یک آخر هفته متفاوت را برای مهمان ها رقم بزنند.

تصویر خانم بردبار - مدیریت خانه بومگردی تلارخانه بردبار
خانم بردبار – مدیریت خانه بومگردی تلارخانه بردبار

پایان

پروژه در ایران

برای آشنایی با خانه های بومگردی برگزیده استان گیلان اینجا کلیک کنید.

۴ نظر درباره “خانه بومگردی تلارخانه بردبار، اولین بومگردی استان گیلان

  1. با عرض سلام.و خدا قوت…خیلی جالب و عالی.
    همیشه عاشق این جور ماجراجویی و کارآفرینی هستم ولی حیف که شهر جوابگوی این شرایط نیست.آب و هوای روستا یه چیز دیگس… بوی خاک نمناک بارون زده..صدای پرنده ها

    • سلام.
      بله متاسفانه شهرهای ما امروز خیلی از کیفیت های زندگی را از دست داده اند. در پروژه در ایران و بازدید از خانه های بومگردی من با تعداد زیادی از دوستان آشنا شدم که با مهاجرت معکوس مجددا به روستاها بازگشته اند.

  2. مهمترین کار توضیح و آشنا کردنه و آشتی دادن ایرانی با ایران است.پخش فیلم مستند این کارآفرین بزرگ گیلانی به اندازه ی کار خانم بردبار مهم است. کار با ارزش این بانوی بزرگ گیلانی آشنا کردنه من نوعی با نقاط مختلف کشورم بینهایت مهم و با ارزش است انشالله همیشه شاد و تندرست باشند

دیدگاه‌تان را بنویسید: